ماه رمضان يك مصداق برپايي قسط و عدل
بعد از يازده ماه فعاليت و زندگي در دنيا ماه مبارك رمضان فرا ميرسد، در اوايل ماه رمضان ما از آلودگيهاي يازدهماهه پاك ميشويم، تزكيه ميشويم، اوايلش استحمام است و اين مقدمه است، و اصل آن سفره است، ضيافتالله است. پس دو ماجرا در ماه رمضان واقع ميشود، ابتدا استحمام و تزكيه، و سپس ارتقاء. پس اگر فقط اين بود كه ما از آلودگيهاي يازده ماه گذشته پاك شويم، در اين صورت ما همان آدم سال قبل ميشديم؛ خب اين چه قيمتي دارد؟! يعني مدام سقوط كردن و دوباره به سر جاي اول آمدن، يعني يك انساني كه پنجاه ماه رمضان از او گذشته، پنجاه بار سقوط كرده و دوباره سر جاي اول آمده، و بعد از پنجاه سال باز به همان نقطة اول رسيده است.
بله، در ماه رمضان قسط و عدل واقع ميشود؛ يعني نه تنها كجرويها، آلودگيها، نجاسات و رجسهاي يازده ماه قبل از انسان زدوده ميشود، بلكه ارتقاء هم داده ميشود؛ شما اواخر ماه رمضان متوجه ميشويد كه نه تنها انسان يازده ماه قبل نيستيد، بلكه انسان سالهاي قبل هم نيستيد. پس ماه مبارك رمضان يك مصداق برپايي قسط و عدل است، هر ماه رمضان يك تذكر برپايي آخرالزمان و بهشت بعد از ظهور است. خداوند در هر ماه مبارك رمضان دارد به ما درس ميدهد، نه درسي كه بشنويم، بلكه درسي كه عملاً واردش شويم و برايمان واجب كرده؛ چرا روزه واجب است؟ چون تمرين برپايي آخرالزمان و بهشت بعد از ظهور است؛ واجب است كه هر مسلمان با آن آشنا شود، و بلكه واجب است هر مسلمان در هر سال يكبار درس برپايي بهشت بعد از ظهور را بگذراند، واجب است كه هر مسلمان يكدوازدهم سال را عملاً تمرين برپايي بهشت بعد از ظهور كند، واجب است كه هر مسلمان سالي يكبار آنهم به مدت يك ماه در مانور برپايي آخرالزمان و بهشت بعد از ظهور شركت كند.
چقدر زيبا ميشود كه انسان از اين منظر به ماه مبارك رمضان نگاه كند!